این کتاب اتفاق تازهای در ورود عرفان به عرصه عمومیاست و جنبههای مختلف داشته و آثار جدیدی بر جا خواهد گذاشت.
این کتاب علی رغم برخی کمبودها یک اثر آموزشی و مروج عرفان انقلابی، و علیه عرفان ستیزان، معرف تعداد زیادی از عرفای سلف و معاصر، بستر ورود به دنیای عرفان ونهایتاً موجب شناخت عمیق تر عرفان سیدعلی خامنهای است.
مستند مستشرق دومین اثر از سه گانه مسعود طاهری (پس از «شرقی» درباره ایزوتسو و پیش از مستند در دست تهیه درباره سید حسین نصر) است. این مستند نسبتاً طولانی، مفید و اندیشه محور است که سؤالات متنوع و مهمیمطرح میکند و پاسخ میدهد؛ با تماشای این اثر میفهمیم اصل اندیشه #هانری_کربن پرداختن به جنبه معنوی و باطنی اسلام از طریق فلسفه و عرفان به ویژه سهروردی و تشیع، فارغ از ساحت ظاهری و فقهی و سیاسی آن (شبیه تشیع اسماعیلیه) است.
#کُربن مقارن با ورود #امام_خمینی به پاریس در پاریس میمیرد و به قول #ایزوتسو این یک مرگ نمادین است چون با ورود نماینده اسلام سیاسی، نماینده اسلام معنویِ سیاست گریز میمیرد! نکته هوشمندانهای که در این بحث بیان میشود این است که ابن عربی علاوه بر عرفان فقیه هم بود ولی کربن فقط عرفانش را میبیند. در مقابل، انقلاب ایران هم فقط فقه و سیاست و هم عرفان ومعنویت را در خود داشت؛ اینجاست که اعتبار کربن چه قبل و چه بعد از انقلاب قابل توجیه است و تعجب برخی افراد حاضر در مستند در این مورد قابل پاسخ است.
زبان مستند صریح اللهجه است و گرایش او به فراماسونری وعدمتقید او به شریعت و همکاری با پهلوی، اختلاف نصر با او و... کاملاً تأیید و تصریح میشود.
به قول #سید_حسین_نصر او شریعت را رعایت نمیکرد و نماز و روزه نمیخواند و شراب هم میخورد ولی در سالهای قبل از انقلاب از روی نقشه #مسجد_جمکران را، که آن روزها گمنام بود، پیدا میکند و به زیارت آن میرود.
در این مستند چند ارجاع مناسب به آثار او دیده میشود اما کتابشناسی کاملی از کربن نمیبینیم. همچنین رابطه او با #علامه_طباطبایی بیشتر قابل بسط بود. پاسخهای علامه به پرسشهای کربن و نیز نظرش درباره کربن میتوانست بیشتر چالشها را در معرض بررسی قرار بدهد.
ناممستند هم به معنی شرق شناس است و هم به معنی طالب استشراق و نور شرق. اما جای مصاحبه با #دکتر_داوری هم خالی بود تا نظرش درباره نگاه شرق شناسانه کربن را بشنویم.
یکی از اثرات مهمکربن در فلسفه شناساندن #هیدگر به فرانسویان است ولی او از هیدگر عبور میکند و خوب بود نظرات دکتر #فدایی_مهربانی نویسنده کتاب #ایستادن_آن_سوی_مرگ هم درباره تفاوت این دو شنیده میشد.
در پایان، دوربین خیابان فرعی در تهران به نام کُربن را نشان میدهد که اهالی محل کَربُن تلفظ میکنند! این غلط مصطلح غربت او در ایران را نشان میدهد. هر چند خود او در این غربت بی تقصیر نیست؛ اسلام ایرانی او در میان عموم مردم ایرانی حاضر نبود.
تحلیل تطبیقی داستان سوءقصد به امام رضا(ع) در دوکتاب نشانهها و ستاره من
مروری اجمالی و تحلیلی بر کتاب «عرفان امین»دکتر رضا داوری اردکانی در اولین پیام خود کرونا را ویروس تکنولوژی نامید و در دومین پیام خود برای شیوع کرونا ویروس بر روی مسئله ترس تمرکز کرده است. در اولین پیام اظهار نظر دکتر داوری در مورد کرونا فیلسوفانه و غرب شناسانه است. او بین بیماریهای واگیردار سنتی مثل طاعون و وبا و حتی بیماری قرن بیستمیتیفوس با نسل جدید این بیماریها مانند سارس و کرونا فرق میگذارد. به نظر او اینها به کشتار اکتفا نمیکنند، بلکه زندگی را به تعطیلی می کشند.
روشهای آموزش و یادگیری جدول تناوبیدرخت گردو در مورد حمله شیمیایی ظالمانه در جنگ ایران و عراق نیست بلکه در مورد ظلم به کردهاست و مهمترین مصداق این ظلم بمباران شیمیایی سردشت و حلبچه است پس فیلم با کولبران شروع میشود و با آنان تمام میشود!
روشهای آموزش و یادگیری جدول تناوبی خروج یک اصطلاح مشهور در عرف تاریخ اسلام است و خوارج کسانی بودند که علیه هر نظم مشروع شورش کردند. اما امام حسین ع هم خارجی نامیده شد ولی فرمود من از سر غرور و سرمستی و فساد و ظلم خروج نکردم... در تورات هم سفر خروج به قیام بنی اسرائیل علیه فرعون می پردازد و فیلمی هم با همین نام توسط ریدلی اسکات ساخته شده است که اصطلاح انگلیسی آن در پوستر فیلم حاتمی کیا درج شده است. خروج حاتمی کیا به چه معناست؟
در صحنه مشهور ابتدای فیلم وقتی رحمت بخشی می گوید من رئیس ندارم و می شنود رئیس جمهور رئیس تو همهست... دیگر او ادامه نمی دهد و حتی سعی می کند مهمان نواز باشد. آیا آن اندازه که اصطلاح خروج اقتضا می کند فیلم هم شورش گرانه است؟
ابراهیم حاتمی کیا همیشه معترض بوده و بعد از ارتفاع پست این دومین اثر اجتماعی معترضانه او بر اساس یک داستان واقعی است هرچند ضعفهای آن فیلم مانند آشفتگی معترضان و پایان مبهم را ندارد. در هر دو اثر توانایی طنز کارگردان ملموس است ولی این بار لطافت هم با اعتراض در هم آمیخته شده است؛ طوری که همین ترکیب، اعتراض را از اغتشاش تفکیک می کند ولی آن را شعاری و بی خاصیت نمی کند.
در ابتدا اعتراض جوانان به اغتشاش کشیده می شود و در ادامه ریش سفیدان دست به کار می شوند. ابتدا تراکتور درب مکان دولتی تخریب می کند ولی بعدا فقط صدا و نماد اعتراض می شود و مقابل درب دولت توقف می کند. گویا حاتمی کیا معتقد است هنوز بلد نیستیم اعتراض کنیم. شاید همین راز سکوت او در برابر سؤال خبرنگاران از حوادث آبان باشد. او نه با اعتراض مخالف است نه با جوکر موافق است و ترجیح می دهد با فیلمش موضع گیری کند نه با پست های اینستاگرامی و نطق های مطبوعاتی، وحتی موافقم که بهتر است خشمش را فقط با زبان سینما بیان کند نه با سخنرانی و مصاحبه.
برخی ابهامات در زبان فیلم مانند سیگار و سگ بخشی وجود دارد و نام فیلم قابل نقد است، همچنین از ظرفیتهای فیلم جاده ای برای سلوک شخصیتها کمتر بهره می برد ولی با اغماض از اندکی صحنه های اضافی و مستقیم گویی های بی مورد، این اثر ترکیب تازه و مؤثری داشت. خروج مانند روستاییان ساده و همچون مزرعه وجاده باشکوه و مانند پنبه لطیف و همچون تراکتور آهسته و محکم و همچون قریبیان یک روستایی باوقار است. این خروج نشان می دهد عدل و رحمت باید در کنار هم باشند و پیگیری عدالت لزوما خشن و غلیظ نیست.
وجود طنز ملموس و مکرر در یک فیلم اعتراضی عجیب می نماید و حتی می تواند آن را مفتضح کند ولی این ترکیب هدف خاصی دارد؛ قیام نرم ولی پرقوت که نه به نام قانون سرکوب می شود و نه به کمتر از رئیس جمهور قانع می شود.
شاید بعضی در طول فیلم انتظار هیجان بیشتر و شور بالاتر و پایان حماسی داشتند اما این فیلم قیام ریش سفیدان و فیلم ادب اعتراض است و درمانی برای درد اختلاط اعتراض و اغتشاش. حتی دولت انقلابی باید ممنون باشد که یک هنرمند مطالبهگری را اینگونه به مردم یاد می دهد!
رئیس جمهور روحانی بود ولی فقط روحانی نبود و معتقدم خروج تاریخ مصرف ندارد و نباید آن را در یک مصداق خاص منحصر کرد و بحث بر سر مشاور رئیس جمهور نباید بیش از حد بزرگ شود و اصل سخن را بپوشاند.
برخلاف نظر برخی منتقدین، خروج، خروج حاتمی کیا از سینما نیست و با این حمله منتقدان مخالفم که «دهه ت گذشته مربی»! بلکه این تجربه جدید توانایی او بر اجرای فرم های تازه را نشان می دهد. انتظار ندارم این فرم تازه و دنیای نو و قهرمان نوین فورا پرمخاطب باشد اما از دیدن آن لذت بردم و تجربه ای تازه را از سر گذراندم.
تعداد صفحات : 0